سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به خدا که این دنیاى شما در دیده من خوارتر از استخوان خوکى است که در دست گرى باشد . [نهج البلاغه]

در انتظار نور

درفش سرخ سفیانى
برگرفته از کتاب : عصر ظهور
برخى از روایات این مطلب را یاد نموده است ، مانند روایتى که در بحار از امیرمؤ منان (علیه السلام ) ضمن روایتى طولانى نقل شده است :
((و آن را نشانه ها و علامتهایى است و خروج سفیانى با درفش ‍ سرخ همراه است و فرمانده آن مردى از قبیله بنى کلب است .))
(130)
این پرچم سرخ رمز برترى جوئى و سیاست خون آشامى وى مى باشد.

آیا سفیانى یکى است یا چند تن
بى تردید سفیانى وعده داده شده که روایات موجود در منابع شیعه و سنى بر آن دارد، یک نفر است اما در برخى از روایات همچون نسخه خطى ابن حماد و غیر آن سخن از دو سفیانى به میان آمده است ، سفیانى اول و سفیانى دوم و گاهى از بعضى روایات استفاده مى شود که آنها سه تن هستند. اما آنکه مورد نکوهش قرار گرفته و دست به شرارت و کارهاى آنچنانى مى زند، همان سفیانى دوم است ، زیرا سفیانى اول پس از استیلا بر سرزمین شام و جنگ قرقیسیا، در جنگ عراق در برابر سپاه ایرانیان و یاران درفش هاى سیاه شکست مى خورد و در اثر زخمى که بر او وارد مى شود در راه بازگشت به شام به هلاکت مى رسد و سفیانى دوم را جانشین خود قرار مى دهد تا ماءموریت مهم او را ادامه دهد.
چنانچه این روایات صحیح باشد، سفیانى اول ، فرمانرواى نابکارى است که زمینه ساز سفیانى اصلى وعده داده شده است ، همچنان که یمنى و خراسانى ها یاران درفش هاى سیاه زمینه ساز نهضت حضرت مهدى (علیه السلام ) مى باشند. ابن حماد گوید ولید گفت :
((سفیانى روى مى آورد و به جنگ بنى هاشم و هرکس از یاوران درفش هاى سه گانه و غیر آنان که با او بستیزد، مى پردازد و بر همه آنها چیره مى شود. آنگاه روانه کوفه مى شود و بنى هاشم بسوى عراق مهاجرت مى کنند، سپس سفیانى در بازگشت از کوفه در نزدیکى شام به هلاکت مى رسد و مرد دیگرى از فرزندان ابوسفیان را جانشین خود مى سازد که غلبه با اوست و بر مردم چیره مى شود.. و سفیانى مورد نظر، همین است )) (131)
شبیه این روایت را در متعدد بودن سفیانى ، در صفحات 60 و 74 و غیر آن روایت کرده است .
آغاز جنبش سفیانى و مراحل آن
برگرفته از کتاب : عصر ظهور
شرایط و اوضاع ترسیم شده در روایات ، جنبش سفیانى را بسیار خشن و سریع توصیف مى کند یا به تعبیر سیاسى امروز جنبشى دراماتیک و خونین مى باشد زیرا اوضاع جهانى و کشمکش بین ابرقدرتها به اندازه اى وخیم مى شود که منجر به نبرد مى گردد. و وضع سرزمین شام که فتنه فلسطین آن را بر هم مى زند ((همچون بهم خوردن آب در مشک )) و از ضعف و ناتوانى و تجزیه شدن ، گرفتار رنج و افسردگى است .. و مهمتر از آن ، از نظر غربى ها و یهودیان رسیدن نیروهاى اسلام و قواى ایرانیان به مرزهاى فلسطین و دروازه هاى قدس مى باشد، سپس نفوذ روسها در سرزمین شام و جهان اسلام افزایش مى یابد. از این رو آنها اقدام به انتخاب زمامدارى مقتدر مى نمایند. تا بتواند منطقه پیرامون اسرائیل را براى سلطه اسرائیل کاملا زیر فرمان آورد و از این جاست که او نقش مهم خود را که تنها خط دفاع (عربى ) از اسرائیل و غرب است اجرا مى کند، بلکه آنها دست او را در جنگ عراق و اشغال آن جهت جلوگیرى از خطر ایرانیان و یاران درفش هاى سیاه باز مى گذارند. همچنانکه دست سفیانى را دریارى رساندن به حکومت ضعیف حجاز و براى درهم شکستن جنبش اساسى و نوینى که نمى تواند نهضت امام مهدى (علیه السلام ) در مکه مکرمه بشمار آید باز مى گذارند.
جنبه هایى را که روایات ، آشکارا یا به اشاره یاد مى کند، به فهمیدن سرعت و شدتى که از ویژگیهاى جنبش سفیانى مى باشد و روایات درباره آنها سخن مى گوید، کمک مى کند. از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده است که فرمود:
((سفیانى از نشانه هاى حتمى ظهور است و خروج او از آغاز تا انجام پانزده ماه بطول مى انجامد، وى شش ماه کارزار مى کند، همینکه بر پنج شهر دست یافت نه ماه فرمانروائى مى کند بى آنکه روزى برآن افزوده شود)) (132)
آن پنج شهر عبارتند از: دمشق ، اردن ، حمص ، حلب و قنسرین که مراکز فرمانروائى منطقه ، سوریه ، اردن و لبنان مى باشد. و روایات بر بودن اردن در آنها تصریح مى کند، اما لبنان که جزئى از سرزمین شام و تابع پنج شهر بحساب مى آید، بعید نیست که در قلمرو حکومت سفیانى قرار گیرد. ولى برخى از روایات ، گروههایى را از فرمانروائى سفیانى جدا مى کنند که عبارتند از: بپاى دارندگان حق که خداوند آنها را از شرّ خروج با او حفظ مى کند که بیان خواهد شد و مردم لبنان از آن دسته مى باشند.
روایات زمان جنبش وى را معین مى کند و وقوع آن را در ماه رجب مى داند، از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده است که فرمود:
((از نشانه هاى حتمى ظهور خروج سفیانى در ماه رجب است .)) (133)
و این امر، یعنى خروج سفیانى شش ماه قبل از ظهور حضرت مهدى (علیه السلام ) خواهد بود، زیرا حضرت در شب دهم یا روز دهم محرم همان سال در مکه ظهور مى کند و تسلط سفیانى بر منطقه شام که عبارت است از لشکرکشى به عراق و سپس به حجاز، به تصور پیروزى بر یاران امام مهدى (علیه السلام ) و نهضت آن حضرت مى باشد قبل از ظهور آن بزرگوار انجام مى پذیرد. بنابراین جنبش سفیانى در سه مرحله انجام مى شود، نخست : مرحله تثبیت سلطه وى در شش ماهه اول . مرحله دوم : هجوم و پیکار او در عراق و حجاز، مرحله سوم : بازگشت وى از توسعه طلبى در عراق و حجاز و دفاع در برابر تحرک سپاه حضرت مهدى (علیه السلام )، جهت حفظ متصرفات باقیمانده اش از سرزمین شام و اسرائیل و قدس .
قابل دقت است که ، روایات مربوط به سفیانى جنگ هاى شش ماهه اول وى را به اختصار ترسیم مى کند و این درگیریها ابتدا جنگ هاى داخلى او با اءصهب و اءبقع و سپس با نیروهاى اسلامى و غیراسلامى مخالف خود است تا اینکه استیلاى او برسرزمین شام کامل مى گردد.
ولى با توجه به جنبش او، طبیعى است که این شش ماه ، سراسر پر از عملیات هاى متراکم نظامى خواهد بود وى بگونه اى سلطه خود را تحکیم مى بخشد که بتواند نیروهاى زیادى را براى نبردهاى گسترده در نه ماه آینده تجهیز و گردآورى نماید. و ممکن است سفیانى در کنار جنگهاى شش ماهه اول خود، علاوه بر اءبقع و اءصهب با فرمانروایان اردن و لبنان و دیگر نیروهاى مخالف درگیرى داشته باشد.
روایتى ، به شدت جنگ هاى سفیانى با ابقع و اصهب اشاره مى کند و همین جنگ ها موجب نابودى شام مى گردد. از امام باقر (علیه السلام ) روایت شده است که فرمود:
((از نشانه هاى ظهور، فرو رفتن یک آبادى به نام جابیه از روستاهاى شام و فرود آمدن ترکان در جزیره و رومیها در رمله است ، درگیریهاى زیادى در این هنگام در سراسر زمین رخ مى دهد تا اینکه شام ویران مى گردد ((و در روایتى آمده است ، نخستین سرزمینى که ویران مى شود شام است )) و علت ویران شدن آن اجتماع سه درفش (نیرو) در آنجاست ، نیروهاى اصهب ، لشکر ابقع و لشکر سفیانى .)) (134)
اما خرابى دمشق با توجه به سخن امیرمؤ منان (علیه السلام ) که فرمود: ((دمشق را قطعا تخریب خواهم کرد... این عمل را مردى از خاندان من انجام مى دهد)) ظاهرا همان ویرانى اى است که در نبرد بزرگ آزادسازى قدس که توسط امام مهدى (علیه السلام ) با سفیانى ، یهودیان و رومى ها اتفاق مى افتد.
اما سفیانى در نه ماهه پایانى حکومت خود، دست به نبردهاى بزرگى مى زند که مهمترین آنها با ترکان (روسها؟) و هواداران آنها در قرقیسیا است ، سپس نبردهاى او در عراق با ایرانیان زمینه سازان ظهور، و یمنى که طبق برخى از روایات با آنان مى باشد.
و ممکن است سفیانى در مدینه منوره داراى نیروهایى باشد که در کنار نیروهاى حکومت حجاز، در برابر نبردى که احتمالا توسط حضرت مهدى (علیه السلام ) براى آزادى مدینه انجام مى پذیرد وارد پیکار شوند.
سفیانى پس از شکست در عراق و حجاز به شام و فلسطین باز مى گردد تا در بزرگترین کارزار حضرت مهدى (علیه السلام ) یعنى نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد.

از وادى یابس (دره خشک ) تا دمشق
برگرفته از کتاب : عصر ظهور
در اینکه سفیانى جنبش خود را از خارج دمشق از منطقه حوران یا درعا در مرز سوریه اردن آغاز مى کند، روایات تقریبا همداستانند، البته روایات ، منطقه خروج وى را وادى یابس و اءسود (دره خشک و سیاه ) مى نامند.
در نسخه خطى ابن حماد از محمد بن جعفر بن على نقل شده است که گفت :
((سفیانى از فرزندان خالد پسر یزید پسر ابوسفیان ، مردى است با سرى درشت و چهره اى آبله گون ، در چشمش نقطه اى سفید پیداست او از ناحیه اى از شهر دمشق که وادى یابس (دره خشک ) نامیده مى شود با هفت نفر که یکى از آنها درفشى پیچیده با خود دارد، خروج مى کند.))
(136)
و در صفحه 74 همین نسخه آمده است که آغاز حرکت سفیانى ((از قریه اى در غرب شام به نام اءندرا همراه 7 نفر مى باشد)) و در صفحه 79 از ارطاة بن منذر آمده است که گفت : ((مردى بدسیما و ملعون از مندرون در شرق بیسان در حالیکه برشترى سرخ سوار و تاجى برسر نهاده است ، خروج مى کند.))
ابن حماد، روایات متعددى از تابعین آورده است که آنها را به پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم یا اهل بیت (علیه السلام ) نسبت نداده اند، این روایات درباره سفیانى و آغاز جنبش او مطالبى بیان کرده که به افسانه بیشتر شباهت دارد... مثل اینکه
((او در عالم خواب دیده مى شود به او مى گویند برخیز و قیام کن وى سه چوب نى در دست دارد به هر کس که آنها رابزند مرگ او حتمى است .))
(137)
ولى صرف نظر از روایات مبالغه آمیز و بیانگر امور غیر عادى ، روایات دیگرى هست که از جنبش سریع و شدید سفیانى حکایت دارد و شدت یورش وى نزد راویان شیعه امرى شناخته شده است ، بطوریکه یکى از راویان ، درباره اینکه شیعیان هنگام خروج سفیانى چه باید بکنند، از امام صادق (علیه السلام ) سؤ ال مى کند.
از حسین بن ابى العلاء حضرمى چنین روایت شده است که گفت :
((از ابوعبدالله (امام صادق (علیه السلام )) پرسیدم : وقتى سفیانى خروج کند ما شیعیان چه بکنیم ؟ حضرت فرمود: مردان چهره خود را از او بپوشانند و به زن و فرزندان آسیبى نمى رسد و چون برپنج شهر، یعنى شهرهاى شام مسلط شد، شما به سوى صاحب خود (حضرت مهدى (علیه السلام )) کوچ کنید.))
(138)
بنظر مى رسد که سرسخت ترین سفیانى ابقع و هوادارانش مى باشند که مراد از بنى مروان در روایت ابن حماد نیز همین ها مى باشند آنجا که مى گوید:
((او برمروانى چیره شده و او را بقتل مى رساند سپس بنى مروان را سه ماه کشتار مى کند، آنگاه روى به اهل مشرق (ایرانیان ) مى آورد تا این که وارد کوفه مى شود))
(139)
برخى روایات ، نشانگر این معنى است که شیعیان منطقه شام هنگام خروج سفیانى ، از دشمنان عمده وى شمرده نمى شوند، بلکه طرفداران اءبقع و اءصهب هستند که دشمنان شیعه و سفیانى هر دو محسوب مى شوند، از امام باقر (علیه السلام ) روایت شده است که فرمود:
((سفیانى ، براى انتقام گرفتن از دشمنانتان به نفع شما کافى است و او براى شما از نشانه هاست با آنکه ، آن فاسق اگر خروج مى کرد شما یکى دو ماه بعد از خروج او مى ماندید و از ناحیه او به شما ضررى نمى رسید تا آنکه جمعیت زیادى را قبل از شما بقتل برساند. بعضى از یاران از آن حضرت پرسیدند: در آن وقت وظیفه ما نسبت به زن و فرزندمان چیست ؟ امام فرمود: مردان شما خود را از او بپوشانند زیرا که هراس و شرارت او البته برشیعیان ماست ، اما زنان ان شاالله به آنها ضررى نمى رسد. پرسیدند: مردان کجا بروند و از او به کجا بگریزند؟ امام فرمود: هر کس ‍ مى خواهد از شر آنها بگریزد به مدینه یا مکه و یا شهر دیگر برود.. ولى شما باید به مکه روى آورید که آنجا محل اجتماع شماست . و این فتنه نه ماه به مدت باردارى زن طول مى کشد و بخواست خدا بیش از آن نخواهد شد.))
(140)
این روایت حاکى از این است که هجوم سفیانى برشیعیان ، در شام ، در ماه رمضان پس از خروج وى خواهد بود. همچنین روایات یادآور مى شوند که سلطه او بر منطقه قدرتمندانه و مطلق است بگونه اى که برتمام مشکلات داخلى پیروز مى گردد.
((مردم شام از او اطاعت مى کنند. بجز دسته هایى از پویندگان حق که خداوند آنها را از شرّ خروج همراه وى حفظ مى کند))
(141)
برخى از راویان ، از این روایت اینگونه مى فهمند که شیعیان لبنان و سرزمین شام در قلمرو حکومت سفیانى قرار نمى گیرند و از او اطاعت نخواهند کرد. البته این امر امکان پذیر است و کمترین دلیل بر آن ، جدا شدن گروههایى از اهل شام از گردن نهادن به فرمان اوست . چه اینکه جمعیت هاى آگاه ، از شیعیان و غیر شیعیان که از مصونیت الهى برخوردارند از مشارکت در جنبش سفیانى و عملیات نظامى وى در عراق و حجاز سرپیچى مى کنند. و بعید نیست که آنها داراى وضع سیاسى ویژه اى باشند که با دیگر هموطنان عادى در دولت سفیانى متفاوت باشد و آنها را تا این اندازه مستقل ساخته باشد نظیر لبنان کنونى نسبت به سوریه .
به هر حال ، وقتى سفیانى از استیلاى خود بر منطقه آسوده خاطر مى شود، عملیات مهم برون مرزى خود را آغاز مى کند، از جمله سپاه بزرگ خود را جهت رویارویى با ایرانیان زمینه ساز، آماده مى کند.
((سفیانى تلاش و کوشش خود را صرفا متوجه عراق مى کند و سپاه وى وارد قرقیسیا مى شود و در آنجا به کارزار مى پردازد.))
(142)




حامد خسروابادی ::: شنبه 87/1/10::: ساعت 3:46 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 3


بازدید دیروز: 3


کل بازدید :4856
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<